تاریخ : پنج شنبه, ۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
20

شهید قهرمان “حسین املاکی” را بهتر بشناسیم

  • کد خبر : 171
  • 28 مارس 2020 - 8:11
شهید قهرمان “حسین املاکی” را بهتر بشناسیم
حسین املاکی، چهارمین فرزند رحمت در روستای کولاک محله، از توابع شهرستان لنگرود به دنیا آمد. چون زمان تولد او با ایام عاشورای حسینی مصادف بود نامش را حسین نهادند.

حسین املاکی، چهارمین فرزند رحمت در روستای کولاک محله، از توابع شهرستان لنگرود به دنیا آمد. چون زمان تولد او با ایام عاشورای حسینی مصادف بود نامش را حسین نهادند. در کودکی جهت فراگیری قرآن کریم به مکتب خانه رفت و خواندن قرآن را فرا گرفت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان مصباح کومله به اتمام رسانید.

در همان کودکی فردی پر تلاش و کوشا بود و تحصیلات دوره راهنمایی را در مدرسه دکتر معین آغاز کرد. در کنار تحصیل در امور کشاورزی به خانواده کمک می کرد.

پدرش در مورد خصوصیات اخلاقی وی در نوجوانی چنین می گوید: «پسری آرام بود و آزارش به کسی نمی رسید. در عین حال درس خوان و با انضباط بود و برای انجام فرائض یومیه به مسجد می رفت.»” دوران متوسطه را در دبیرستان خدمات بهداشت لنگرود مشغول به تحصیل شد.
در سالهای آخر دبیرستان با اهداف انقلابی امام آشنا شد و مبارزات مخفی با رژیم پهلوی را آغاز کرد و در اوایل نهضت فعالانه در تظاهرات و راهپیماییها شرکت می جست. بعد از پیروزی انقلاب در مبارزه با ضدانقلاب و اشرار داخلی فعالیت چشمگیری داشت. بعد از اخذ دیپلم در١٣٥٩/٦/٢٠ به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب لنگرود درآمد و به عنوان مسئول اکیپ مشغول خدمت شد. مدتی مسئول تربیت بدنی سپاه لنگرود بود.

چند روز پس از آغاز جنگ تحمیلی در شهریور ۱۳۵۹ به همراه اولین نیروهای اعزامی استان گیلان به سوی جبهه شتافت و در سرحدات مرزی قصرشیرین و سرپل ذهاب مستقر گردید. از ۲۸ خرداد ۱۳۶۰ لغایت ۱۸ شهریور ۱۳۶۰ نیز به عنوان مأمور رسمی سپاه در تیپ کربلا مشغول خدمت شد.

ر سال ۱۳۶۱ در عملیات رمضان حضور یافت و بعد از عملیات به همراه هفت نفر از همرزمان لنگرودی خود وارد اطلاعات به عملیات تیپ کربلا شد و بعد از یک دوره آموزش فشرده مقدماتی جهت شناسایی به خط مقدم اعزام شدند. سیروس اکبری – یکی از دوستان حسین – می گوید: «او بسیار متعبد بود و من بارها او را در نماز شب دیده بودم.» همرزم دیگرش عباس صیغلی پور در این باره می نویسد:

در امور مذهبی و انجام فرائض بسیار مخلص بود و به لحاظ حساسیت کار اطلاعات، بچه ها زیاد متوسل به ائمه اطهار می شدند و هرشب بعد از نماز مغرب و عشا مراسم دعا برگزار می کردند و ایشان نیز مرتب شرکت می کرد. پدر حسین نیز می گوید: «همه شیفته اخلاق او بودند، جذابیت خاصی داشت، نهایت عطوفت و مهربانی در ایشان بود.» املاکی، در مدت حضور در جبهه در عملیاتهای متعدد از جمله ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان و محرم شرکت داشت. در سال ۱۳۶۱ تصمیم به ازدواج گرفت و مراسم عقد و ازدواج او با خانم زهرا محرمی، بسیار ساده و مختصر در مسجد محله برپاشد. اما بیش از دوازده روز از ازدواج او نگذشته بود که عازم جبهه های جنگ گردید. در ۱۹ آبان ۱۳۶۲ اولین فرزندش – مرضیه – متولد شد و او حدود پنج ماه پس از تولد دخترش موفق به دیدن او گردید. از ۱۴ تیر ۱۳۶۱ تا ۲۰ تیر ۱۳۶۴ در لشکر کربلا حضور داشت و در بدو امر مسئول محور یکم اطلاعات به عملیات و پس از عملیات محرم مسئولیت واحد اطلاعات به عملیات لشکر ۲۵ کربلا را عهده دار شد. در این مدت نیز در واحد اطلاعات در عملیاتهای زنجیره ای قدس ۱ و ۲ نقش بسزایی داشت. شجاعت از خصوصیات بارز او بود تا جایی که حضورش در میان همسنگرانش موجب آرامش و اطمینان میشد. هر کس با او برخورد می کرد تحولی در او ایجاد می شد. با وجود اینکه مسئول اطلاعات لشکر بود ولی شخصأ در مأموریتهای شناسایی خطوط دشمن شرکت می کرد و شناساییهایش بسیار دقیق و قابل استناد و طرح ریزی بود. در سال ۱۳۶۴ دومین فرزندش راضیه به دنیا آمد.

برادرش درباره چگونگی رفتار او با خانواده می گوید: «رفتارش نسبت به خانواده و همسر و فرزند بسیار محترمانه بود و کمتر عصبانی میشد.» پدر حسین نیز می گوید: «هرگز با فرزندان خود بد رفتاری نمی کرد، آنها را خیلی دوست می داشت و احترام می کرد و به آنها راه و رسم زندگی را می آموخت.»

در سال ۱۳۶۴ به تشخیص فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب نیروهای مازندران و گیلان از هم جدا شدند. تیپ ویژه قدس کردستان با مأموریت درون مرزی علیه ضدانقلاب در منطقه عمومی کردستان و آذربایجان غربی تشکیل شد و این مأموریت به سپاه استان گیلان واگذار گردید. در نتیجه حسین املاکی به پیشنهاد فرماندهان سپاه از جمع یاران دیرین و صمیمی خود لشکر ۲۵ کربلا وداع کرد و به تیپ ویژه قدس پیوست. او با تلاش بسیار نیروهای اطلاعاتی پراکنده در یگانهای مختلف را جمع آوری و واحد اطلاعات به عملیات تیپ را سازماندهی کرد. بعد از انجام عملیات والفجر در منطقه عمومی فاو سایر همرزمانش از جمله سرداران شهید مهدی خوش سیرت و حسین رضوانخواه، وارد تیپ قدس شدند و به او پیوستند. آنها و فرماندهی گردانهای پیاده را عهده دار شدند و تیپ ویژه قدس در ردیف یگانهای منظم سپاه قرار گرفت و مأموریتهای آفندی برون مرزی نیز به این تیپ محول گردید. بعد از عملیات برون مرزی قادر، املاکی عملیات والفجر ۹ را در منطقه سلیمانیه طرح ریزی کرد. پس از مدت کوتاهی تیپ به لشکر ۵۲ قدس ارتقا یافت و عملیات کربلای ۲ را در منطقه عمومی حاج عمران طرح ریزی و اجرا کرد. املاکی پس از انجام عملیاتهای کربلای ۲ و ۴ در عملیات کربلای ۵ شرکت داشت و با حفظ سمت، فرماندهی محور عملیاتی را در جزیره باورین عهده دار بود. او این نقش را به خوبی ایفا کرد تا جایی که نیروهای لشکر وارد شهرک دوئیچی عراق شدند. او در این عملیات از ناحیه فک به شدت مجروح شد و برای درمان در بیمارستان توتونکاران رشت بستری گردید. با اصرار فراوان از بیمارستان ترخیص شد و با همان حال به سوی منطقه جنگی رهسپار گردید. در سال ۱۳۶۵ نیز برای چندمین بار جراحت برداشت که یک بار به بیمارستان امیراعلم انتقال داده شد. در همین سال بود که سلمان – سومین فرزند او به دنیا آمد. املاکی با توجه به شایستگیهایی که از خود نشان داده بود به عنوان فرمانده تیپ یکم لشکر قدس و پس از مدت کوتاهی با حفظ سمت به قائم مقامی فرماندهی لشکر قدس گیلان منصوب گردید.

او مأموریتهای آفندی را دنبال می کرد و مستقیما به همراه گردانهای رزمی فرماندهی عملیات را به عهده داشت. با انجام موفقیت آمیز عملیات نصر ۴ ارتفاع زازیله و شهر ماووت عراق را آزاد کردند. در این عملیات بر اثر اصابت ترکش از ناحیه دست راست مجروح شد ولی با همان حال در خطوط مقدم باقی ماند. در اواسط سال ۱۳۶۶ به هنگام انجام مأموریتی به اتفاق سردار شهید فرهاد لاهوتی – فرمانده گردان سلمان دچار سانحه رانندگی گردید. در این سانحه فرهاد لاهوتی کشته شد و او در حالی که به شدت مجروح شده بود با هلیکوپتر به بیمارستان منتقل گردید و بعد از بهبودی نسبی بار دیگر به سوی جبهه ها رهسپار شد. در کسوت فرماندهی لشکر در عملیات بیت المقدس ۶ شرکت جست و بعد از آن در عملیات والفجر ۱۰ در منطقه عمومی سیدصادق – شانه دری حضور داشت.

با شکستن مقاومت نیروهای عراقی، دشت شانه دری و جاده سیدصادق به تصرف نیروهای خودی در آمد. در ۹ فروردین ۱۳۶۷ دشمن برای پیشگیری از تداوم عملیات با انواع سلاح شیمیایی منطقه را مورد حمله قرار داد که بر اثر آن تعدادی از رزمندگان به شهادت رسیدند. در این هنگام، حسین متوجه رزمندهای شد که ماسک ضد شیمیایی نداشت به سرعت ماسک خود را به او داد. اما خود به همراه دیگر یاران، همچون محمد اصغریخواه – فرمانده گردان کمیل-دکتر محمد جیبی پور و سیدعباس موسوی و… پس از حدود هفتاد و پنج ماه حضور در جبهه به شهادت رسید. آزادگانی که در عملیات والفجر ۱۰ به اسارت رفته بودند، گفتند: «اکثر فرماندهان عراقی در برخورد اولیه به هنگام بازجویی از آخرین وضعیت حسین املاکی سؤال می کردند و در پی کسب خبر درباره او بودند.» پیکر شهید املاکی به زادگاهش انتقال یافت و در آنجا به خاک سپرده شد. از وی به هنگام شهادت دو دختر به نامهای مرضیه (پنج ساله) و راضیه (سه ساله) و یک پسر به نام سلمان (دو ساله) به یادگار مانده است.

لینک کوتاه : http://hosseinamlaki.ir/?p=171

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 39839در انتظار بررسی : 39817انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.